همزمان با چهلمین سالگرد شهادت آیتالله مرتضی مطهری و در گرامیداشت مقام این استاد شهید، نشست علمی «تحصیل اجتهادمحور»، پنجشنبه گذشته در مشهد برگزار شد و آیتالله علیاکبر رشاد و حجج اسلام محمدحسن وکیلی و مجتبی الهی خراسانی در آن به سخنرانی پرداختند.
در ابتدای نشست، آیتالله رشاد با بیان اینکه در گذشته کسب قوه اجتهاد برای طلاب اگر نه به سهولت اما به سرعت میسر بوده است، گفت: گزارشهایی که از دورههای درسی اعاظم و سلف صالح در اختیار است نشان میدهد که سطح و دورهها این مقدار طولانی نبوده، در حالی که آثاری که از آنان باقی مانده، عموماً اجتهادی و نوآورانه است؛ حال آنکه در این دوره، تحصیل با هدف اجتهاد از بین رفته و اجتهاد تبدیل به یک آرزو شده و کمتر طلبهای مطمئن است که به این نقطه خواهد رسید.
او یکی از دلایل دشوار شدن روند و فرایند دستیابی به اجتهاد را پیچیده شدن و بسط یافتن موضوعات علمی دانست و افزود: مشکل ما فراموششدگی سنتهای گذشته است؛ در تاریخ فقه و اصول ما حوزههایی وجود داشته که در آنجا علم کلام به مثابه یک دانش پایه و مقدمه برای فقه و اصول در نظر گرفته میشده اما اکنون این طور نیست. یکی از سنتهایی که مغفول مانده و باید احیا بشود، توجه به مبادی و مبانی و اهتمام به پیوند زدن قواعد و مسائل علوم به این مبادی و مبانی است. افراد باید به علم نگاهی مشرفانه و مسلط داشته باشند و در مبانی اجتهادی مبنا و رأی اتخاذ کنند؛ فردی که استنباط نکرده و رأی اتخاذ نمیکند و به نظر دیگران اعتماد میکند، در حقیقت در مبانی مقلد دیگری است.
فقه، بخش عمدهای از سبک زندگی را تشکیل میدهد
مدیر حوزههای علمیه تهران ادامه داد: ما باید در حوزه مبانی، برنامهریزی داشته باشیم؛ در واقع حوزههای علمیه باید از زیرساختها شروع کنند. اکنون فلسفه اصول کم و بیش دارد در حوزهها رایج میشود ولی باید این فلسفه اصول، جزئی از دروس فلسفه فقه بشود؛ زیرا فلسفه فقه نگاه معرفتشناسانه به ساختار فقه دارد. اگر این اتفاق بیفتد، طلبه میتواند عمیقتر به فقه و اصول نگاه کند.
مدیر پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی با بیان اینکه امروز در جهان، فلسفه دین دارد جای کلام را میگیرد و دوست و دشمن از پایگاه فلسفه به دین نگاه میکنند، گفت: ما در حوزه فقه و دینپژوهی به فلسفه دین و دانشهای جدید نیاز داریم؛ اگر افراد فلسفه دین کار نکرده باشند، در بحث قلمرو دینشناسی و فقه به نظریهای دست پیدا نمیکنند. علوم انسانی امروزه بشدت به فقه گره خورده است؛ فقه نیز بخش عمدهای از سبک زندگی انسان را تشکیل میدهد و مناسبات انسانها را با معبود خویش، طبیعت و دیگر انسانها تنظیم میکند.
آیتالله رشاد حذف سهم طلبه از فرایند تحصیل را مشکل امروز حوزههای علمیه دانست و ادامه داد: ما اکنون دچار آفتی شدهایم که طلبه در درس خواندن به زحمت نمیافتد؛ آفاتی مانند ترجمه، تلخیص، تستزنی، فارسیخوانی و همچنین مدرک گرفتن با پاسخ دادن به تعدادی پرسش، موجب شده تا طلبه مجتهد نشود. طلبه بدون مطالعه، مباحثه، مراجعه به کتابهای موازی، مانند مردم عادی میآید پای درس؛ رابطه طلبه و استاد مانند رابطه خطیب و مستمع است و اینها سبب میشود که طلبه سهمی در فرایند تحصیل نداشته باشد.
اجتهاد، فقط رسیدن به درجه مطلق اعلم مبدع نیست
در ادامه این نشست، حجتالاسلام مجتبی الهی خراسانی با بیان مفهوم اجتهاد و سیر تحول آن در طول تاریخ شیعه، گفت: امروزه وقتی درباره اجتهادمحوری سخن میگوییم، منظور مهارت و ملکه استنباط و تفقه در شریعت است که به استخراج احکام شرعی تفضیلی منتهی میشود؛ اگر کسی در سطح کاربرد یا تحلیل و یا نقد به لایههای ششگانه یادگیری اتکا بکند، ما از آن به نگاه یا رویکرد اجتهادی تعبیر میکنیم اما آن اجتهادی که غایت تحصیل در حوزه است با اجتهادی که در مراحل میانی تحصیل از او به عنوان نگاه اجتهادی در منطق همه کارها یاد میکنیم، متفاوت است.
وی ضمن پرداختن به تفاوت مفهوم درجه علمی و مقطع تحصیلی، اجتهاد را یک درجه از توان علمی دانست و ادامه داد: نمیتوانیم بگوییم مثلاً این تعداد سال درس خواندن و یا این حجم از درس خواندن و یا با این تعداد کتاب خواندن فرد مجتهد میشود؛ بخشی از تراز علمی به حوزه دانش، مطالعه و تحصیل بستگی دارد و بخشی از آن مربوط به تولید علمی است و نمیتوان برای همه افراد برای رسیدن به درجه اجتهاد یک نوع نسخه پیچید.
به اعتقاد حجتالاسلام الهی خراسانی، نباید طلاب را از مسیر رسیدن به اجتهاد ترساند و فقط تبلیغ و خدمت اجتماعی را در دسترس نشان داد. منظور از اجتهاد فقط رسیدن به درجه اجتهاد مطلق اعلم مبدع نیست؛ بلکه میتوان مراحل پایینتری هم برای اجتهاد در نظر گرفت. افراد نباید خودشان را دست کم بگیرند، آنها میتوانند از کف کار که تجزی اجتهاد است شروع کنند و مسیر را برای رسیدن به اجتهاد مطلق اعلم مبدع ادامه دهند.
ریلگذاری صحیح برای استعدادهای مختلف
حجتالاسلام محمدحسن وکیلی هم در ادامه این نشست، با بیان اینکه، حداقل مرتبه اجتهاد این است که شخص توانایی داشته باشد تا در رشتهای خاص مثل فقه، حدود و متون تخصصی آن را کاملاً بفهمد و توان ارائه و تبیین داشته باشد، گفت: فرد باید مهارت تفکر انتقادی و استدلالی داشته باشد و فردی که توان تفکر روشمند را ندارد، نمیتواند استدلال را درست توضیح دهد و نقد بکند و مسلماً توان تدریس تخصصی متن را هم نخواهد داشت.
این استاد حوزه علمیه مشهد افزود: اگر بخواهیم در افق فقه تمدنی و رفع نیازهای اجتماعی حرکت کنیم، قطعاً نیازمند این هستیم که علاوه بر تخصص، توانایی ابداع و نوآوری هم داشته باشیم، چون عرصههای فقه تمدنی، عرصههایی بکر است. به اعتقاد عدهای از بزرگان، طلبه باید جامعیت داشته باشد و نباید صرفاً فقه بخواند؛ باید مجموعهای از علوم را در حد تخصصی بخواند تا به اجتهاد برسد.
حجتالاسلام وکیلی معتقد است، ضرورت ندارد که همه مجتهد شوند؛ همه را از مسیر اجتهاد دور کردن هم روا نیست؛ حوزه باید برنامهریزی کند و چندین ریل برای استعدادها و تواناییهای مختلف وجود داشته باشد. همچنین گروهی که میخواهند در ریل اجتهاد حرکت کنند، نیازمند کتابهای عمیق هستند؛ مثلاً ساده کردن کفایه به معنای سلب کردن یک مهارت از طلبه است؛ طلبه باید توان فهم متن دشوار را پیدا کند.
وی با تأکید بر ارتقای سطح استادان نیز گفت: تا زمانی که استادان اصلاح نشوند، فرهنگ تحصیل اجتهادمحور که رهبری به آن امر فرمودهاند در حوزه تبدیل به یک جریان نخواهد شد. آخرین نکتهای که حجتالاسلام وکیلی به آن پرداخت این بود که در سنت قدیم، طلاب کل سال را درس میخواندند؛ اگر ما بیاموزیم که تعطیلات را کم کنیم، میزان تحصیلات ما افزایش مییابد و در عین حال دوره تحصیلات حوزه از این چیزی که هست کمتر خواهد شد.
نظر شما